از خواب پریدم ... . چه خواب وحشتناکی! سریع باید به تهران برمیگشتم ...
علی تا حال زار مرا دید، فهمید که چه اتفاقی افتاده است.
گفت: باز کابوس؟
گفتم: علی این واقعی بود! عینا جلوی چشمم اتفاق افتاد. پدر بهار، به اون دست درازی کرده و مشکات دلش سوخته و. .
گفت: صبر، صبر کن. یعنی تو واقعا فکر میکنی بهار بیگناهه؟
گفتم: خب معلومه. اون یه بچه ی معصومه. قربانی یه وسوسه کثیف شده. علی دفترچه ای در آورد.
گفت: اینو فقط به تو نشون می دم. این دفتر خاطرات بهاره. تا کلاس دوم مدرسه استثنایی درس خونده ... . مادرش بهم داد. خیلی با خودش جنگیده بود تا اینو بم بده. دفتر پر از نقاشی های بی ربط و سیاه بود. آدم هایی نقاشی کشیده شده بودند و بعد روی آنها خط خطی شده بود و زیرش نوشته بود؛ بمیر!
گفتم: خب این ذهنیت بچه اییه که ازش سوءاستفاده شده.
گفت: این چی؟ نقاشی من بود. با خودکار مشکی محکم روی کاغذ کشیده بود. با شال و عینکم. و زیر آن نوشته بود: شیدا بمیر!
گفتم: مامانش اینو از کجا آورده؟
گفت: نمی دونم. یه نفر با پیک دیروز اورده دم در. بعد از تخلیه خونه ... هر کی بوده می خواسته به ما هشدار بده!
گفتم: ولی من که همیشه با بهار خوب بودم!
گفت: یادته از پله ها افتادی من دیر رسیدم؟ اون خونه هم که پر از در مخفیه. فکر میکنی کی پرتت کرد؟
گفتم: به نظرم روانپزشک باید بهارو ببینه.
گفت: بله. امروز همه شونو میببینه!
گفتم: و صوفی رو؟
گفت: اون نه!
گفتم چرا روش تعصب داری حاج علی جون!! !
گفت: یه کاری بش دادم. داره برای من جاسوسی میکنه.
گفتم: چرا به اون؟
گفت: چون فقط اون می تونه بره اونجا ... نترس حسود خانم! صوفی جای بچه ی منه. نمی تونستم بگم چه ماموریتی بش دادم. . یا چند روز پیش اولین بار، تو کلانتری در چه حالی دیدمش!
گفتم به من بگو!
گفت: تا جواب تستای روانپزشک بیاد بت میگم.
گفتم دو قتل! اولی که هویتش معلوم نیست ... . دومی. یعنی مادر جمشید حدودا نود سالو داشته.
گفت آره. نمی دونم چرا اعلام کردن میانه سال!!
گفتم: و موضوع سینا. چرا باید سن خودشونو تغییر بدن؟
گفت: که شناخته نشن. .
گفتم: از کی می ترسن که نباید شناخته شن؟
گفت: شاید هیچکی. شاید فقط نقشه ای دارن ... . بیتا سرمد میگه چهل و پنج سالشه! اما به نظر من پوستشو کشیده. چشماش سنشو نشون می ده. اینا از دم می خوان یه کاری بکنن.
گفتم: کاش میپرسیدی چرا به جنازه مادر جمشید گفتن؛ میانه سال؟
گفت: امروز جواب دقیق آزمایش کروموزومی میاد. اما می خوام یه چیزی بهت بگم .. ... بین خودمون باشه! من بین همه این ادما متوجه نگاه جمشید و پرویز به وکیلشون شدم ... . به نظرم هر دو عاشقشن! ...
گفتم. خب بیتا سرمد تو سن خودش زیبا و جذابه.
گفت: نه. بیشتر از اون ... می خوام بیتا سرمدم تست بده. من شک دارم اون وکیل باشه. چهار بار آمریکا عمل کرده. با پول جمشیدمشکات! یه جراحی مغزی و سه عمل زیبایی! می خواسته چهره شو کامل عوض کنه و موفق شده
ادامه دارد ...